/.
به نام صاحب امروز و صاحبش
یک اشتباه دیرینه ی من تاوان آن بود تا به امروز همه ی سنگ های مسیر من . . .
مگر می شود بخواهی از مادر و دست رد بزند به سینه ات ؟؟؟ ای کاش و کاش که زودتر از این ها خواسته بودم ...
راه را گم کرده بودم
ما که مزد سیه پوشی فاطمیه را گرفتیم و می گیریم ...
شکر خدا و فاطمه اش
.
.
.
درگیر این دو هفته ایم و خواب بی خواب ... خواهم نوشت ...
جمعه 92/2/13 |
()
پـــــلاک
/.
تویی تنها که می فهمی و می دانی غمم را
...
وقتی می آید رفتنش با دل است، اینبار اما دل نمی خواهد برود و هنوز هم ما سیه پوشیم ...
.
.
.
از غم تو دو مادر به عزا نشست ...
از غم مادر، ماتم سرا به دل نشست ...
غم نوشت: فاطمیه ی امسال عجیب سنگین بود، پنجشنبه ها عجیب عطر داشت ...
دوشنبه 92/2/2 |
()
پـــــلاک